در درس قبلی به شما گفتیم که خرده معامله‌گران در بازار "واقعی" فارکس معامله نمی‌کنند.

خب پس کجا معامله انجام می‌شود؟

وقتی روی "خرید" یا "فروش" کلیک می‌کنید، سفارش‌های شما کجا می‌رود؟🤔

در این درس از این راز پرده‌برداری می‌کنیم.

برای اینکه بفهمیم مکان معاملات کجاست، اول باید بفهمیم که کارگزاران و معامله‌گران کجای اکوسیستم بازار فارکس قرار دارند.

بازار فارکس پراکنده و پیچیده است، اما سعی می‌کنیم ک نمای کلی ساده به شما ارائه کنیم.

فرض کنید یک دریاچه غول‌پیکر وجود دارد.

حتی بزرگ‌تر از یک اقیانوس.

بزرگ‌ترین دریاچه دنیا.

حالا فرض کنید این دریاچه بازار فارکس است.

البته دریاچه خالی نیست و قایق‌های بزرگ و کوچک در آن رفت‌وآمد دارند.

این قایق‌ها کسانی هستند که در بازار فارکس شرکت می‌کنند.

تصور کنید هزاران هزار قایق در این دریاچه وجود دارد.

این شرکت‌کنندگان معمولاً بانک‌ها، مؤسسات مالی غیربانکی (NBFIs)، شرکت‌های چندملیتی (MNCs)، سرمایه‌گذاران نهادی بزرگ، شرکت‌های معاملاتی الگوریتمی مانند معاملات با فرکانس بالا (HFTs) و بازارسازان الکترونیکی، صندوق‌های تامینی و افرادی با ارزش خالص بالا (HNWIs).

بعضی‌های خیلی بزرگ و بعضی کمتر بزرگ هستند.

قایق‌های بزرگ بانک‌های تجاری معروف هستند. بانک‌هایی مثل Citigroup، Barclays، JP Morgan Chase، Deutsche Bank و UBS. بخاطر سرمایه زیاد، قایق‌های آنها نیز بزرگ‌تر هستند.

قایق‌های بزرگ گاهی مستقیم با همدیگر معامله می‌کنند. به این کار "معامله دوجانبه" می‌گویند.

بانک‌ها مظنه‌های متفاوتی را به مشتریان مختلف ارائه می‌کند و قیمت‌ها و حجم‌های توافق شده اغلب به‌صورت عمومی افشا نمی‌شوند. این امر باعث می‌شود که کسی نداند معامله آنها با قیمت خوب (یا بد) بوده است.

در این دریاچه بزرگ جزیره‌های زیادی هم وجود دارد.

این جزایر نشان‌دهنده مکان‌های معاملاتی مختلف در بازار هستند.

!!! افزایش تجارت الکترونیک در فارکس منجر به انفجار پلتفرم‌های معاملاتی الکترونیکی single-dealer (SDP)، interdealer (IDP) و multi-dealer (MDP) شد. با این حال،‌با ظهور مکان‌هایی مانند شبکه‌های ارتباط الکترونیکی (ECN)، رابط‌های برنامه‌نویسی کاربردی (API)، و تجمیع‌کننده‌های API، تمایز میان این بخش‌های سنتی شروع به محو شدن کرده است.

مکان‌های معاملاتی جایی است که فعالان مختلف می‌توانند جمع شوند و با یکدیگر معامله کنند.

هنگام معامله در یکی از جزایر، فعالان بازار باید قوانین آن جزیره را رعایت کنند.

این جزیره دارای بازاری است که تسهیلات بین فعالان بازار معامله می‌شود. برخی حتی معاملات ناشناس ارائه می‌دهند که در آن می‌توانید بدون افشای هویت خود برای سایر معامله‌گران سفارش ارسال کنید.

برای مثال، اگر خریدار بخواهد ۱۰ میلیون واحد USD/JPY را با قیمت  ۱۱۰٫۰۰ بخرد و فروشنده بخواهد ۱۰ میلیون واحد USD/JPY را در 110.00 بفروشد، سفارشات بدون افشای هویت خریدار یا فروشنده جوش می‌خورد.

همان‌طور که می‌بینید، یک جزیره واحد وجود ندارد که تمام معاملات در آن انجام شود.

و قیمت‌هایی که دلالان خریدوفروش می‌کنند برای هر جزیره منحصربه‌فرد است.

به‌عنوان‌مثال، اگر یک کشتی از یک جزیره به جزیره دیگر بپرد، ممکن است در یک جزیره قیمت USD/JPY را 110.00 ببیند و در جزیره دیگری قیمت ۱۱۰٫۰۱.

بازار فارکس پراکنده است، یعنی در هر لحظه در هر مکانی معاملات جدا شکل می‌گیرند. هر جفت ارز بسته به محل برگزاری، قیمت، نقدینگی و حجم معاملات قیمت خود را خواهد داشت.

معاملات فارکس در بسیاری از مکان‌های مختلف به طور هم‌زمان انجام می‌شود.

بنابراین واقعاً یک "بازار فارکس" وجود ندارد. مجموعه‌ای از بازارهای مختلف است که بازار فارکس را تشکیل می‌دهد.

بازار فارکس به‌جای یک مکان واحد، در واقع شبکه‌ای از یک دسته مکان‌های مختلف برای تجارت است.

جزایر اندازه‌های متفاوتی دارند.

اندازه هر جزیره نشان‌دهنده حجم معاملاتی است که در آن شکل می‌گیرد.

قایق‌های مختلف در جزایر مختلف معامله می‌کنند.

بعضی قایق‌ها آن‌قدر ارزشمند هستند که بتوانند در هر جزیره‌ای معامله کنند، بیشتر این‌طور نیستند.

بسته به جزیره، فقط قایق‌های خاصی مجاز به ورود هستند.

مثلاً بعضی قایق‌ها آن‌قدر ثروتمند هستند که جزیره خودشان را دارند!

اگر یک قایق مالک جزیره‌ای باشد، هیچ قایق بزرگ (بانک) دیگری مجاز به ورود نیست. فقط قایق‌های ویژه و کوچک‌تر می‌توانند وارد شوند.

!!! این جزایر به‌عنوان "سکوهای تک فروشنده (SDP)" شناخته می‌شوند. نمونه‌های SDP و صاحبان آن عبارتند از Autobah (Deutsche Bank)، BARX (Barclays)، Cortex (BNP Paribas)، NEO (UBS) و Velocity (Citi).

که خیلی مهم نیست، چون اکثر قایق‌های بزرگ جزیره خودشان را دارند.

یک مثال دیگر، دو جزیره بزرگ در وسط دریاچه قرار دارند، فقط بزرگ‌ترین قایق اجازه معامله در آنها را دارند.

به افرادی که در این قایق‌های بزرگ تجارت می‌کنند دلال می‌گویند.

بنابراین در این جزایر، دلالانی در مقادیر زیاد با یکدیگر معامله می‌کنند.

این "بازار بین دلالان" است

شناخته می‌شود.

بازار بین دلالان به‌عنوان "بازار بین‌بانکی" نیز شناخته می‌شود، زیرا اکثر معامله‌گران برای بانک‌های تجاری بزرگ چندملیتی کار می‌کنند که به مشتریان در سرتاسر جهان خدمت‌رسانی می‌کنند.

این بانک‌های بزرگ به بانک‌های "bulge bracket" نیز معروف هستند.

!!! "جزایر" در بازار دلالان به‌عنوان "پلتفرم‌های بین دلالان" (IDPs) شناخته می‌شوند که پلتفرم‌های تجارت الکترونیکی هستند که در آن معاملات ناشناس در بازار دلالان انجام می‌شود. نمونه‌هایی از IDPها ، EBS Market و Refinitiv Matching هستند.

بخش بین دلالان بازار فارکس جایی است که معاملات بین دلالان و مشتریان نهایی آنها مثل صادرکنندگان، واردکنندگان، مدیران دارایی، صندوق‌های تضمینی و حتی برخی از کارگزاران خرده‌فروشی فارکس انجام می‌شود.

قبلاً فقط بزرگ‌ترین قایق‌ها در جزایر بزرگ اجازه معامله داشتند. زیرا قایق‌های بزرگ ترجیح می‌دهند فقط با قایق‌های بزرگ دیگر تجارت کنند. آنها قایق‌های کوچک‌تر را برای تجارت بسیار خطرناک می‌دانستند.

اما امروزه، قایق‌های متوسط می‌توانند با وصل شدن به قایق‌های بزرگ در این جزایر تجارت کنند.

الان وارد جزئیات نمی‌شویم تا درس ساده بماند، اما اساساً، قایق‌های بزرگ (بانک‌ها) به قایق‌های متوسط (صندوق تأمینی) اجازه می‌دهد تا به نام خود معامله کند. به‌این‌ترتیب قایق‌های متوسط می‌توانند به جزایر بزرگ دسترسی پیدا کنند.

در ازای امتیاز نام خود، قایق بزرگ بر اساس حجم معاملات انجام شده، از قایق متوسط هزینه دریافت می‌کند.

این ترتیب به‌عنوان یک قرارداد "کارگزاری پرایم" شناخته می‌شود، به این شکل که قایق بزرگ کارگزار پرایم (PB) است و قایق متوسط در نقش مشتری کارگزار ظاهر می‌َشود.

کارگزاران پرایم این امکان را برای شرکت‌کنندگان کوچک‌تر بازار، علی‌رغم سابقه اعتباری محدود یا نمایه ریسک بالا، فراهم می‌کنند تا از رتبه اعتباری بالاتر کارگزار اصلی استفاده کنند و تقریباً در هر نقطه و با هرکسی در "دریاچه" معامله کنند.

تمایز واضحی که درگذشته بین فروشندگان بزرگ و بقیه بود، اکنون کمتر شده است.

نکته مهمی که باید در مورد بازار بین دلالان بدانید این است که این بازار یک شبکه جهانی (از مکان‌های معاملاتی) است که توسط بانک‌ها و مؤسسات غیربانکی بزرگ (NBFIs) برای مبادله ارزها بین خودشان استفاده می‌شود. معاملات به‌صورت الکترونیکی یا صوتی انجام می‌شود.

این بازار غیرمتمرکز و به‌عنوان یک شبکه سست عمل می‌کند که در آن بانک‌ها و NBFI معاملات دوجانبه بدون نظارت مرکزی مذاکره می‌کنند. این "بازار" مفروض، در واقعیت یک شبکه است.

بنابراین اصطلاح "بازار بین دلالان" یا "بازار بین‌بانکی" به شبکه‌ای اشاره می‌کند که در آن معاملات ارزی بین مؤسسات مالی و سایر شرکت‌های بزرگ مذاکره می‌شود.

نرخ‌هایی که در بازار بین دلالان معامله می‌شوند، به سایر قایق‌ها و جزایر کوچک‌تر سرایت می‌کند و به‌عنوان نرخ‌های "مرجع" در سطح سایر فعالان بازار استفاده می‌شوند.

این نرخ‌ها همان چیزی هست که (امیدواریم) توسط کارگزار خرده‌فروش به ما نمایش داده شود.

حالا که حرف کارگزار خرده‌فروش شد، ببینیم آنها کجای دریاچه قرار دارند.

یک کارگزار فارکس خرده‌فروش، یکی از قایق‌های کوچک است.

ازآنجایی‌که برخی از کارگزاران خرده‌فروش بزرگ‌تر از سایرین هستند، قایق‌های آنها هم در اندازه‌های متفاوتی هستند.

کارگزاران خرده‌فروش نمی‌توانند مستقیم با قایق‌های دیگر معامله کنند.

یک کارگزار خرده‌فروش برای معامله باید به یک قایق بزرگ‌تر وصل شود که با نام آن قایق به معامله بپردازد. این نوع خاص از رابطه به‌عنوان یک رابطه واسطه اولیه (PB) شناخته می‌شود.

قایق بزرگ تبدیل به رابطه واسطه اولیه کارگزار خرده‌فروش می‌شود.

PB نهادی است که تمایل دارد در تمام معاملات تجاری خود توسط کارگزاران خرده‌فروش به نام خودش انجام شود.

اما قایق‌های بزرگ در انتخاب‌های خود حساس هستند.

کارگزاران بزرگ‌‌تر خرده‌فروش می‌توانند به یک قایق بزرگ‌تر وصل شوند.

کارگزاران کوچک‌تر برای قایق‌های بزرگ‌تر خطرناک هستند. آنها استانداردهای سفت‌وسخت را نمی‌توانند برآورده کنند و رابطه واسطه‌ای اصلی را تضمین کنند، این از معاملات آنها با دیگر قایق‌های بازار ممانعت می‌کند.

خوشبختانه انواع خاصی از قایق‌ها وجود دارند که رابطه کارگزاری پرایم با یک قایق بزرگ‌تر دارند و خدماتی به دلال‌های کوچک‌تر ارائه می‌دهند که به آنها اجازه می‌دهد تا از این رابطه استفاده کنند.

این نوع خاص از قایق‌های متوسط به‌عنوان پرایم اصلی (Prime of Prime) یا “PoP” شناخته می‌شوند.

!!! PoP به شرکتی گفته می‌شود که دارای حساب کاربری در یک کارگزار پرایم است که خدمات خود را به سایر فعالان بازار مانند کارگزاران خرده‌فروش ارائه می‌دهد. PoPها شکاف بین بازار‌های بزرگ و کوچک فارکس را با ارائه امکان استفاده از روابط اعتباری خودش به کارگزار خرده‌فروش پر می‌کند.

PoP به دلال خرده فروش اجازه می‌دهد تا از طریق آن تجارت کند.

راه دیگر برای کارگزاران خرده‌فروش برای معامله با "آدم‌بزرگ‌ها" سواری گرفتن از یک خرده‌فروش بزرگ‌تر با رابطه پرایم است.

پس اگر یک کارگزار خرده‌فروش فارکس یک قایق کوچک است (مثلاً قایق پارویی یا بادی) شما، خرده معامله‌گر فارکس، کجای این ماجرا هستید؟

شما نه سر پیازید نه ته پیاز.

می‌پرسید "مگر من قایق نیستم؟"

جواب شما منفی است.

همان‌طور که مشاهده کردید دسترسی به بازار فارکس برای کارگزاران خرده‌فروش به‌اندازه کافی دشوار است.

اگر قایق‌های دیگر کارگزاران خرده‌فروش را خطرناک می‌دانند تاحدی‌که مستقیماً با آنها تجارت نمی‌کنند، چرا باید با خرده معامله‌گر تنها وارد بازی بشوند؟

می‌پرسید "اگر من یک قایق نیستم، پس چه هستم؟"

شما یک آکواریوم در قایق کارگزار خود هستید.

خرده معامله‌گران فارکس در "بازار" معامله نمی‌کنند.

کارگزار شما بازار خود را برای معاملات شما باز می‌کند.

شما با کارگزار خود معامله می‌کنید.

وقتی سفارشی وارد می‌کنید، کارگزار شما آن را دریافت می‌کند.

!!! "سفارش" دستورالعمل برای خرید یا فروش است که توسط شما از طریق حسابتان در پلتفرم معاملاتی کارگزار شما ارسال شده است.

به‌عنوان یک خرده معامله‌گر فارکس، هنگامی که سفارش خرید یا فروش یک جفت ارز را وارد می‌کنید، طرف معامله کارگزار است.

این شامل همه کارگزاران خرده‌فروش می‌شود.

شما می‌توانید با خواندن سند "توافق مشتری" هر کارگزاری این را تأیید کنید.

کارگزار فارکس شما ممکن است محیطی برای معاملات شما فراهم کند که شبیه یک دریاچه خیلی بزرگ باشد.

فکر کنید کارگزار شما بازار واقعی فارکس را برای شما "شبیه‌سازی" می‌کند.

برای مثال، قیمت‌هایی که پلتفرم معاملاتی شما نشان می‌دهد ممکن است شبیه قیمت‌های بازار باشد.

اما بالاخره طرف معامله شما کارگزار شماست.

کارگزار شما تنها "محل اجرای" تمام سفارش‌های شماست.

محل اجرا صرفاً یک لغت است برای جایی که شما سفارش خریدوفروش خود را می‌گذارید.

زیرا شما فقط با کارگزار خود معامله می‌کنید، این یک بازار جدا ولی موازی است.

وقتی که شما "معامله" می‌کنید، تنها در "بازار داخلی" کارگزارتان فعالیت می‌کنید.

خود کارگزار هیچ پولی خرج نمی‌کند.

فقط زمانی که نیاز به محافظت از معاملات باشد، کارگزار از پول خود استفاده می‌کند. اما این معاملات پوششی توسط کارگزار انجام می‌شود، نه شما. این موضوع در درس آینده بیشتر موردبحث قرار خواهد گرفت.

معامله شما هیچ‌وقت "به بازار نمی‌رود".

با معامله‌گران دیگر نیز کاری ندارید. حتی با معامله‌گران دیگری که با کارگزار شما کار می‌کنند.

برای مثال، اگر شما و معامله‌گر دیگری از یک کارگزار استفاده کنید، با یکدیگر معامله‌ای صورت نمی‌دهید، هر دوی شما فقط با یک کارگزار معامله خواهید کرد.

شما با تاجر دیگر در یک قایق نیستید.

شما جدا از هم در یک قایق هستید.

خرده معامله گران به بازار فارکس دسترسی ندارند. آنها فقط با کارگزار خرده‌فروش خود معامله می‌کنند.

برای اینکه واقعاً با سایر معامله‌گران فارکس بده‌بستان داشته باشید، باید یک معامله‌گر سازمانی فارکس باشید.

به همین دلیل ما بازار واقعی فارکس را "بازار سازمانی فارکس"‌می‌نامیم.

در بازار سازمانی، کارگزاران خرده‌فروشی فارکس به‌عنوان تجمع‌کنندگان خرده‌فروشی شناخته می‌شوند.

این اسم برای این است که کارگزاران خرده‌فروش معمولاً موقعیت خالص مشتریان خود را برای اهداف پوشش‌دهی جمع می‌کنند. آنها سپس در بازار سازمانی معاملات خود را انجام می‌دهند تا خطر قرارگرفتن در معرض ریسک بازار را مدیریت کنند. (بعداً به این موضوع با جزئیات می‌پردازیم.)

شما باید مراقب هر کارگزاری که ادعا می‌کند می‌توانید از طریق او مستقیماً در "بازار بانکی" یا بازار سازمانی معامله کنید باشید.

یادتان باشد کارگزار شما می‌تواند در بازار سازمانی فارکس شرکت کند، شما نمی‌توانید.

شما در قایق کارگزار خود گیر کرده‌اید و فقط می‌توانید هر چیزی را که او پیشنهاد می‌دهد معامله کنید.

پلتفرم معاملاتی کارگزار شما فقط به او متصل است.

شما به بازار فارکس دسترسی ندارید، پلتفرم معاملاتی یک اتصال اینترنتی به کارگزار شماست.

شما فقط برای انجام معاملات با کارگزار خود به آن دسترسی دارید.

اگر بخواهیم ساده‌تر بگوییم به این شکل می‌شود: وقتی شما می‌فروشید،‌کارگزار شما خریدار است. وقتی می‌خرید، کارگزار فروشنده است.

هدف کارگزار این است که برای معامله‌گران بازارسازی کنند.

ازآنجایی‌که بازار عمده (سازمانی) فارکس در دسترس خرده معامله‌گران نیست، کارگزار برای شما "بازار درست می‌کند" تا روی نرخ ارز گمانه‌زنی کنید.

این کار با ارائه یک پلتفرم معاملاتی آنلاین به شما انجام می‌شود که نرخ جفت ارزهای مختلف را نشان می‌دهد و شما می‌توانید در آن "خرید" یا "فروش" کنید.

شما پوزیشن‌های خود را فقط با کارگزار باز و بسته می‌کنید.

وقتی یک پوزیشن باز می‌کنید، در واقع قرارداد خصوصی دوطرفه بین خودتان و کارگزار منعقد می‌کنید.

به این قراردادها CFD یا قرارداد‌های Rolling Spot FX می‌گویند.

این یعنی شما نمی‌توانید پوزیشنی با طرف دیگری ببندید.

مظنه‌هایی که کارگزار به شما ارائه می‌دهد ممکن است توسط بازار سازمانی فارکس تأمین شوند، اما این کارگزار شما است که با آن معامله می‌کنید. نه کس دیگری.

چرا باید این مهم را بدانید؟

ازآنجایی‌که کارگزار طرف مقابل معامله شما است، یک تضاد منافع بالقوه ایجاد می‌شود.

چطور؟

اگر معامله شما درآمد داشته باشد، کارگزار ضرر می‌کند. اگر شما ضرر کنید، کارگزار سود می‌کند.

بنابراین، اگر شما پولی از دست بدهید، به نفع کارگزار شماست.

توجه داشته باشید تضاد منافع بالقوه است و پتانسیل این وجود دارد که تضاد بین شما و کارگزار به حداقل خود برسد.

در درس بعدی بیشتر در مورد این موضوع بحث خواهیم کرد.

ریسک طرف مقابل در معاملات فارکس

خریدار و فروشنده به‌عنوان طرفین معامله شناخته می َشوند.

  • خریدار طرف مقابل فروشنده است.
  • فروشنده طرف مقابل خریدار است.

شما (خریدار) و فروشنده (کارگزار) به‌عنوان طرفین اصلی شناخته می‌شوید.

به همین دلیل یک کارگزار فارکس در واقع یک "کارگزار" نیست، بلکه یک "فروشنده" است.

یک کارگزار قرار است به‌عنوان یک نماینده از طرف شما عمل کند که معامله‌ای رابین شما و طرف مقابل انجام می‌دهد. به‌عبارت‌دیگر تطبیق سفارش خود با خریدار/فروشنده.

پس طبق این تعریف، یک کارگزار نمی‌تواند یک کارگزار واقعی باشد، زیرا طرف مقابل قرارداد شماست.

ریسک طرف مقابل که به‌عنوان ریسک پیش‌فرض شناخته می‌شود، ریسکی است که طرف مقابل طبق تعهد قرارداد لزومی به پرداخت آن ندارد.

برای مثال، اگر دو نفر سر یک معامله به توافق برسند و شخص دیگری نباشد که معامله را تایید کند، ممکن است یکی از طرفین از معامله خارج شود یا نتواند پول لازم را پرداخت کند.

اگر با کارگزارتان یک پوزیشن باز کنید و سپس برای کسب سود آن را ببندید. اگر کارگزار برای پرداخت سود شما پولی نداشته باشد چه اتفاقی می‌افتد؟

اگر معامله‌گران دیگری پوزیشنی مشابه شما باز کنند و همه به همان میزان سود کنند چه؟

سود کل حاصل از همه این معاملات باعث می‌شود کارگزار تا ورشکستگی پیش برود و پولی برای پرداخت به مشتریانش نداشته باشد.

ازآنجایی‌که پوزیشن شما یک معامله بین شما و کارگزار بوده و نمی‌توانید پوزیشن را به کارگزار دیگری منتقل کنید، کارتان ساخته است.

وقتی می‌برید، طرف مقابل می‌بازد. اگر طرف مقابل شما که کارگزار شماست، نتواند یا نخواهد به تعهدات خود در صورت باخت عمل کند، شما دچار مشکل می‌شوید.

هنوز نگران نیستید؟ یک مثال دیگر برای شما داریم ...

اگر مشتری دیگری با کارگزار شما قراردادی ببندد و پوزیشن بزرگی باز کند و قیمت به نفع او سر به فلک بکشد چه می‌شود؟

این مشتری خوش‌شانس آن‌قدر پول درآورده که کارگزار نمی‌تواند سود او را پرداخت کند و ورشکست می‌شود.

شما پیش همان کارگزار پولی سپرده‌اید که فکر می‌کنید امن است، اما در واقع، اگر تمام پول کارگزار از بین برود، امکان ازبین‌رفتن پول شما نیز وجود دارد.

برخلاف بازارهای بورس مثل سهام یا آتی که دارای "تسویه وجه" است که به‌عنوان واسطه بین خریدار و فروشنده عمل می‌کند تا مطمئن شود هر دو طرف به تعهدات قرارداد خود عمل می‌کنند، بازار فارکس همچنین ویژگی‌ای ندارد.

به همین دلیل بازار فارکس یک بازار خارج از بورس (OTC) است.

در بازار فرابورسی، شخص ثالثی وجود ندارد که دریافت پول شما را تضمین کند.

یک تراکنش فرابورس را مانند یک معامله حضوری در نظر بگیرید. قیمت‌های این معامله توسط دو طرف تنظیم و مذاکره می‌شود.

درست مثل یک قرارداد حضوری، هیچ سرویس شخص ثالث یا امانی برای حفاظت هر دو طرف وجود ندارد.

بنابراین اگر کارگزار شما از کار خارج شود یا نتواند سود شما را پرداخت کند، پول شما از بین رفته است.

در این مرحله، تنها کاری که می‌توانید بکنید تماس با سازمان نظارتی و شکایت از کارگزار است.

البته این در صورتی است که کارگزار شما در حوزه استحفاظی سازمان نظارت کشور شما و مجاز به ارائه خدمات فروش فارکس باشد.

ولی فقط چون ممکن است یک کارگزار ورشکسته شود، به این معنی نیست که حتماً این اتفاق می‌افتد.

بسته به نحوه اجرای سفارش کارگزار، راه‌هایی برای مدیریت ریسک وجود دارد.

حالا ببینیم کارگزاران چگونه این ریسک را مدیریت می‌کنند.